بی شعر



"تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد

زندگی درد قشنگیست که جریان دارد"


باید از اول این درد میدانستم

هر شروعی که به تو ختم شود یک شبه پایان دارد


که سکوتی شده هر نغمه ی نیلوفری ات

که برایم همه شب گریه ی پنهان دارد


من تو را بهر جداییت ملامت نکنم

دردم این است که رفتی و تنم جان دارد


حال ، زخمی که زدی با همه پیمان دارد


من هوایم همه ی سال ابریست

و خیابانم همیشه نم باران دارد


کسی از پیچ و خم جاده پاییز تو آگاه نشد

که قدم در قدم هر ثانیه ، تاوان دارد


هر نگاهم به تو انه مرا سوخت و ویرانم کرد

ناله هایم خبر از خلوت زندان دارد


دست لرزان من امشب شعر شد بغض چکید

باز امشب در و دیوار اتاقم غم هجران دارد


حال ، زخمی که زدی شوق نمکدان دارد.


(( تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد

زندگی درد قشنگیست که جریان دارد ))


باید از اول این درد میدانستم

هر شروعی که به تو ختم شود یک شبه پایان دارد


که سکوتی شده هر نغمه ی نیلوفری ات

که برایم همه شب گریه ی پنهان دارد


من تو را بهر جداییت ملامت نکنم

دردم این است که رفتی و تنم جان دارد


حال ، زخمی که زدی با همه پیمان دارد


من هوایم همه ی سال ابریست

و خیابانم همیشه نم باران دارد


کسی از پیچ و خم جاده پاییز تو آگاه نشد

که قدم در قدم هر ثانیه ، تاوان دارد


هر نگاهم به تو انه مرا سوخت و ویرانم کرد

ناله هایم خبر از خلوت زندان دارد


دست لرزان من امشب شعر شد بغض چکید

باز امشب در و دیوار اتاقم غم هجران دارد


حال ، زخمی که زدی شوق نمکدان دارد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

برای دل خودم تجهیزات پوست مو ، زیبایی ، تتو فصل باران Live Time مشاوره موفقیت خرید و فروش همه کالاها و دانلودآیین نامه راهنمایی رانندگی آیین نامه خانه سفال بانک مشاغل ایران رسالت